در بیمارستان ا

ساخت وبلاگ
از استاد برایت هر چه بگویم کم گفته ام

اینجا آنقدرها که شنیده ای خاص نیست، اما آدمهایی دارد که خاصند....مثل دکتر ک. که با عشقی عمیق از استادش صحبت میکرد، میگفت اگر روزی استاد شدی، طوری با دانشجویت برخورد کن که به خودش اجازه بدهد صحبت کند و تو را به چالش بکشد،از استادش میگوید که شاید نیم ساعت با او مباحثه میکرده،میگوید آنقدر با قهر و غلبه برخورد نکن که شاگردت به خودش اجازه فکر کردن و انتقاد را ندهد....اگر خطا یا بدی از شاگردت دیدی، از او بگذر، این بزرگواری جزیی از استاد بودن است

میگفت میدانی چه می شود که خدا میگوید ،و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون، آنها دیگر خودی ندارند، وجودشان را نادیده میگیرند و خالصانه برای خدا هستند و خودی برایشان وجود ندارد که بترسند

شلوغی بیمارها که کم شد سال یکی ها را دور خودش جمع کرد، برایشان معاینه را از اول شرح داد، گفت درس بخوانید، گفت من بجز عصر جمعه که واقعا با خانواده ام، بقیه اش مطالعه و کار....انگار هنوز هم روزی دو ساعت اقلا درس میخواند، تلگرام و شبکه های اجتماعی روزی دو بار بسیار کوتاه در حد چک کردن خبر....

خدایا این استادها را برای ما نگهدار و از علمشان به ما بیاموز 

خانوم دکتر...
ما را در سایت خانوم دکتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ims2001o بازدید : 276 تاريخ : يکشنبه 28 بهمن 1397 ساعت: 10:30